بررسی مفهوم «ازخودبیگانگی» در اندیشه گئورگ لوکاچ و ژان بودریار
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده حقوق و علوم سیاسی
- نویسنده امینه نجفی
- استاد راهنما محمدتقی قزلسفلی محمد محمدی
- سال انتشار 1392
چکیده
اگرچه، «ازخودبیگانگی»، مقوله ای متقدم بر دوران مدرن است؛ اما با آغاز این دوران و برتری اندیشه ی انسان بر فاعلانِ فرامادی و زمینیِ پیشامدرن، تاریخِ فرایند توأمان بیگانگی و بیگانگی زدایی نیز آغاز گشت. به عبارتی، علی رغم سوژگی و تسلط انسان بر سرنوشت خود و جهان پیرامونش؛ تنهایی و گسست از انسجام پیشامدرن را نیز تجربه کرد؛ آنچه که در قالب «ازخودبیگانگی» ، محوریت دستگاه فلسفی کانت و هگل (ایده آلیسم آلمانی) را از آنِ خود کرد و جریان عظیم فکری- فلسفی اندیشمندان فلسفه ی قاره ای را به خود مشغول ساخت. پس از آن ها نیز، این مفهوم توسط اندیشمندان متعددی مورد بررسی قرار گرفت. از جمله، برجسته ترین آن ها کارل مارکس می باشد که با ابداع اصطلاح «بت وارگی کالایی» به بیان نظریاتش درباب ازخودبیگانگی انسان مدرن پرداخت. وسعت نظری مباحث مارکس به اندازه ای بود که پس از او، برداشت های متعددی از مارکسیسم، در قالب مارکسیسمِ ارتدکس، انقلابی، فلسفی، انتقادی، اگزیستانسیل و ساختارگرا بوجود آمد، که مهم ترین آن ها، بازخوانی فلسفی و هگل گرای مارکسیسم بود. برداشتی که گئورگ لوکاچِ مجار، یکی از نظریه پردازان اصلی اش بوده و با ارائه ی مفهوم «شی شدگی» مفصلاً به طرح مباحثی درباب ازخودبیگانگی و بیگانگی زدایی پرداخته است. اما پس از او، با آغاز دوران پسامدرن، برخلافِ باور بسیاری، اندیشمندان جدیدی از منظری متفاوت، به تحلیل وضعیت انسان پرداختند. ژان بودریارِ فرانسوی، از جامعه شناسان پسامدرنی است که متأثر از شکست ایدئولوژی های قرن 19، از درجه ی صفر سیاست سخن گفته و با رویکردی ساختارگرا/پساساختارگرا و نهیلیستی، به ارائه ی تحلیل هایی درباب نقد فرهنگ توده ای، مصرف، شبیه سازی و قدرت رسانه پرداخته است. او با بیان ازهم پاشیدگی سوژه، تفسیر جدیدی از مفهوم ازخودبیگانگی را ارائه داده و تمرکزش بر این مقوله، حاکی از وجود دغدغه ی ازخودبیگانگی و سایه گستری اش بر تفکر و زندگی انسان پسامدرن می باشد. آنچه در قالب این پژوهش، از چشمان اندیشه ی مخاطبان خواهد گذشت، مقایسه و بیان وجوه اشتراک و افتراق در آراء لوکاچ و بودریار - به منزله ی نمایندگان تفکر مدرن و پسامدرن- درباب ازخودبیگانگی انسان می باشد، که هر یک بر مبنای معرفتی جداگانه ای به این مقوله نگریسته اند.
منابع مشابه
وانمایی: تاریخچه و مفهوم - نگاهی به الزامات وانمایی برای جامعه و هنر معاصر از منظر ژان بودریار
در نوشتار پیش رو، مفهوم «وانمایی» و همچنین تطور و شکل گیری و نگاه تاریخی آن مورد بررسی قرار گرفته است؛ مفهومی متعلق به اندیشمندی جامعه شناس و اهل فلسفه که در شروع فضای پسامدرن، از دهه 60، اندیشه های خود را در قالب سخن رانی و نوشته، با سبک خاص خود، ارائه می دهد. وی، در بیان این اندیشه ها از واژگانی چون وانموده و وانمایی و حاد ـ واقعیت و فروپاشی استفاده می کند. ژان بودریار، فیلسوف فرانسوی، از دید...
متن کاملبازتعریف انسان در مجسمههای جیسون تیلور با رویکرد پسامدرنیته ژان بودریار
در زمان معاصر انسان در مرکز توجه همه امور قرار دارد و از جمله موضوعاتی است که بهطور عمده مورد مطالعه و بازاندیشی قرار گرفته است. عرصۀ هنر معاصر نیز در دهههای اخیر شاهد تحول و تقویت کنشهای اجرایی و خلق آثار با محوریت انسانی بوده است. در زمان معاصر تغییرات بنیادینی در معنای انسان در دورۀ معاصر بروز کرده است و روشهای جدید هنری باورهای انسانی را به چالش میکشد. از منظر ژان بودریار با سیطرۀ نشان...
متن کاملوانمایی: تاریخچه و مفهوم - نگاهی به الزامات وانمایی برای جامعه و هنر معاصر از منظر ژان بودریار
در نوشتار پیش رو، مفهوم «وانمایی» و همچنین تطور و شکل گیری و نگاه تاریخی آن مورد بررسی قرار گرفته است؛ مفهومی متعلق به اندیشمندی جامعه شناس و اهل فلسفه که در شروع فضای پسامدرن، از دهه 60، اندیشه های خود را در قالب سخن رانی و نوشته، با سبک خاص خود، ارائه می دهد. وی، در بیان این اندیشه ها از واژگانی چون وانموده و وانمایی و حاد ـ واقعیت و فروپاشی استفاده می کند. ژان بودریار، فیلسوف فرانسوی، از دید...
متن کاملبررسی مفهوم هنر به منزله بازنمایی نزد هانس گئورگ گادامر
مفهوم بازنمایی نسبتی دیرینه با تعریف هنر دارد. این مفهوم در کهنترین اندیشههای فلسفی، از عناصر ذاتی هنر دانسته میشد. اما شکلگیری صورتهای جدید هنری به تدریج به منسوخ شدن آن منجر گردید. هانس گئورگ گادامر، در قرن بیستم، در حالی دوباره سخن از این نظریه به میان میآورد که بسیاری از نظریهپردازان در جامعیت آن دچار تردید بودند و یا آن را نظریهای ناکافی برای هنر میدانستند. نوشتار حاضر تلاشی است ب...
متن کاملنسبت میان پایان هنر و پایان انسان از دیدگاه ژان بودریار
از منظر ژان بودریار، رویکرد پساتجدد با غلبۀ رمزگان، نشانه ها و جایگزین کردن مصرف به جای تولید، در فضای زندگی روزمره، روندی را آغاز کرده که در پی آن، نه تنها شعار فردیت انسان معاصر و ایجاد فرصت برای عرضۀ خواستهای او محقق نشده است، بلکه در این فضای اشباع شده از نشانههای رسانهای، هنر، سیاست، مذهب و اقتصاد، واقعیت بیرونی خود را به عنوان حوزههایی مجزا و انضمامی، از دست دادهاند و با مفهوم سوژه ...
متن کاملهنر و حقیقت رسانه در روزگار پست مدرن، بررسی رسانه به مثابه تولیدکننده وانمایی از منظر ژان بودریار
مفهوم رسانه و کارکرد آن به زعم ژان بودریار، فیلسوف معاصر فرانسوی، در نهایتِ مسیر خود، یعنی در دوره معاصر، دچار چرخش و دگرگونیای اساسی شده است و بر خلاف انتظار و توقع توده (در حالت ناهشیاری کامل وی)، در جهت ضد ارتباط و واسازی اطلاعات بنابر منافع و مصلحتهای هر جامعهای، حرکت کرده است. این روند با دستکاری نشانهها و استراتژی تهیسازی معنا و از همه مهمتر با اغوای مخاطب و واداشت او به سکوت و ا...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده حقوق و علوم سیاسی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023